سعدی زنده است، تا وقتی انسان انسان است
سعدی زنده است، تا وقتی انسان انسان است
سعدی را باید با چشم دل دید؛ نه فقط در واژگانش، که در جانِ کلماتش. او شاعرِ گل و گلزار نیست، شاعرِ آدمی‌ست. شاعری که قرن‌ها پیش از آنکه جهان مفهوم «انسان‌گرایی» را بشناسد، در بوستان و گلستان خویش، از کرامت انسان و ارجمندی اخلاق سخن گفت.

به گزارش نوژان نیوز- آزاده نجاتی؛ سعدی، حکیمِ زبان‌فهم دل‌هاست؛ کسی که در مکتب عشق و عبرت، سخن را نه برای نُقل محافل، که برای نجات آدمی از رذایل، بر زبان آورد. حکایات گلستانش، هرچند کوتاه و ساده‌اند، اما ریشه در ژرف‌ترین لایه‌های روان و جامعه دارند.

او طنز را با حکمت، لطافت را با نقد، و اندرز را با لحن شیرین درهم آمیخت تا کلامش قرن‌ها زنده بماند.در جهانی که آدمی روزبه‌روز از خودش دورتر می‌شود، هنوز صدای «بنی‌آدم اعضای یکدیگرند» از گلوی سعدی شنیده می‌شود؛ ندایی که مرز نمی‌شناسد و دل هر انسان آزاده‌ای را تکان می‌دهد.

سعدی پیامبر صلح است، بی‌آنکه پیغمبر باشد. شاعری‌ست که به جای نفرین دشمن، دعوت به انسانیت می‌کند و به‌جای تحقیر نادان، از فضیلت علم و تربیت می‌گوید.

امروز اگر به سعدی بازمی‌گردیم، نه فقط برای ادای دین به گذشته، که برای یافتن چراغی در مسیر تاریک آینده است. در دورانی که واژه‌ها ارزان شده‌اند و معنا قربانی منفعت شده، سعدی ما را به بازآفرینی زبان و اندیشه فرامی‌خواند.

پس بیایید در روز بزرگداشتش، فقط یادش نکنیم، بلکه راهش را بازخوانی کنیم. گلستانش را در خانه‌ها زنده نگه داریم و بوستانش را در مدرسه‌ها بکاریم. که فرزندان این خاک، نه فقط فارسی را به درستی بگویند، بلکه زیبایی و زلالی اندیشه‌ی فارسی را نیز بفهمند.سعدی زنده است، تا وقتی انسان، انسان است.