به گزارش نوژان نیوز در سالهای اخیر این مسئله جزو چالشهای تکراری هیئتهای مذهبی شده است؛ چالشی که معمولاً با فشار و بدهیهای سنگین همراه میشود. نکته قابل تأمل آن است که این بحران معمولاً ناشی از نبود برنامهریزی و ارتباط مؤثر با خیرین و بانیان است. در واقع، هیئتها اغلب بهصورت شب امتحانی عمل […]
در سالهای اخیر این مسئله جزو چالشهای تکراری هیئتهای مذهبی شده است؛ چالشی که معمولاً با فشار و بدهیهای سنگین همراه میشود. نکته قابل تأمل آن است که این بحران معمولاً ناشی از نبود برنامهریزی و ارتباط مؤثر با خیرین و بانیان است. در واقع، هیئتها اغلب بهصورت شب امتحانی عمل میکنند؛ یعنی در طول سال، خبری از فعالیت رسانهای، تعامل، اطلاعرسانی یا ارزشآفرینی نیست، اما بهمحض آغاز محرم سراغ بانیان میروند تا هزینهها را تأمین کنند.
این مدل از جذب سرمایه نهتنها ناکارآمد و پرهزینه است، بلکه با کرامت انسانی مخاطبان نیز همخوانی ندارد؛ خیرینی که در طول سال مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند، ناگهان با تماسهایی مواجه میشوند که تنها هدف آن دریافت پول است. همین مسئله موجب میشود بسیاری از بانیان با بیمیلی یا فشار روانی کمک کنند و برخی دیگر بهکلی از چرخه حمایت خارج شوند.
از سوی دیگر این رویکرد سنتی باعث میشود هیئتها تا ماهها پس از محرم، درگیر بازپرداخت بدهیها و چکهای معوقه باشند، بدون آنکه زیرساختی پایدار برای تأمین منابع مالی ایجاد کرده باشند. درحالیکه اگر هیئتها، همچون مؤسسات موفق فرهنگی یا خیریهای در طول سال برنامهای منسجم برای تولید محتوا، روایتگری فعالیتها و حفظ ارتباط با خیرین داشته باشند، میتوانند هم شأن بانیان را حفظ کنند، هم با ایجاد حس مشارکت داوطلبانه، منابع مالی لازم را با آسودگی و رضایت تأمین کنند.
مسئله اصلی این است که هیئتها هنوز به نقش حیاتی روابط عمومی، بازاریابی و ارزشآفرینی در فعالیت مذهبی باور ندارند یا آن را نوعی تجمل تلقی میکنند، در حالی که این ابزارها، پیشنیاز پایداری و گسترش هر نهاد اجتماعی در جهان امروز است.
وی افزود: هیئتها معمولاً برنامه منسجم و دائمی برای جذب خیرین ندارند؛ ما به این برنامه، برنامه بازاریابی و فروش میگوئیم. شاید در ظاهر یک کسبوکار بهنظر برسد و با سازوکار هیئت متفاوت باشد، اما در واقع جذب منابع در هیئت نیز به برنامه دائمی نیاز دارد که در طول سال بتواند منابع و سرمایه را به سمت خود هدایت کند.
این فعال فرهنگی و اقتصادی ادامه داد: در حال حاضر هیئتها معمولاً شب امتحانی عمل میکنند؛ یعنی زمانی که محرم میشود تازه به فکر جذب منابع میافتند؛ در صورتی که میتوان با ارتباط و تعامل دائمی در سرتاسر سال میتوان بدون گرفتاری و مشکلات موجود، تأمین مالی را انجام داد.
کیخسروکیانی درباره چگونگی و کیفیت این برنامه تصریح کرد: اگر فروشندهای فقط برای فروختن به من تماس بگیرد، در واقع به شأن من توهین کرده است؛ بر این است فروشنده باید سرتاسر سال، در صدد نواختن ذهن من و ارزشآفرینی برای من باشد، اگر به صورت دائم ارزشآفرینی کرد من هم قطعاً زمان خرید حتماً آن فروشنده را انتخاب میکنم. اینکه هیئتها و خیریهها به صورت مقطعی با بانیان ارتباط میگیرند و درخواست مالی میکنند، ارزشآفرینیای در بانیان ایجاد نمیکند؛ این در صورتی است که کسبوکارها بهخصوص کسبوکارهای خیریهای باید دائماً با مخاطبان خود در ارتباط باشند و به مخاطبانشان ارزش منتقل کنند؛ اما معمولاً فقط وقتی هیئت یا خیریه تماس میگیرد که پول نیاز دارد.
وی درباره اینکه این ارزشآفرینی در طول سال چگونه میتواند منتقل شود، اشاره کرد: با تولید محتوای ارزشمند برای مخاطب به صورت حضوری یا مجازی این ارتباط میتواند دائمی شود؛ هیئت وظیفه دارد برای نیازهای خیرین و بانیان تولید محتوا کند. بانی بهدنبال لذت نتیجه کار خیرش است؛ یعنی دوست دارد ببیند سرمایهاش در کجا صرف میشود؛ بنابراین بانی دوست دارد ببیند پولی که صرف میکند چه ارزشی برای جامعه ایجاد کرده است.
این فعال فرهنگی و اقتصادی افزود: هیئتها باید برای نشان دادن کاری که با پول بانی انجام میشود، برنامه اطلاعرسانی و ارزشآفرینی داشته باشند؛ هیئتها باید ذهن مخاطب خود را دائماً نوازش کنند تا بانی بهصورت داوطلبانه در صورت اعلام نیاز هیئت، برای تأمین مالی اقدام کند. منتها در حال حاضر تنها مکانیزمی که هیئتها استفاده میکنند، مکانیزم فشار طاقتفرسا به بانیان است و همانطور که میبینیم این سبک از تأمین مالی منجر به بدهیهای زیاد میشود؛ هیئتهای زیادی تا مدتها پس از محرم نیز درگیر بدهیهای میلیاردی هستند، گاهی تا محرم بعدی نیز این بدهیها ادامه دارد.
کیخسروکیانی بیان کرد: فروش محصول، ایجاد شبکه ارزشآفرینی و بهطور کلی جذب سرمایه نیاز به یک برنامه کاملاً حرفهای دارد؛ یکی از شیوههای تأمین مالی، فروش محصول است؛ بهطور مثال کلیساها، هدایای اهدا شده به کلیسا را میفروشند، گاهی یک نقاشی کودکانه که ارزش مادی زیادی ندارد، با قیمت بالا به فروش میرسد، کسی که این نقاشی را میخرد قطعاً میداند این نقاشی آنقدر ارزشمند نیست اما از این طریق به کلیسا کمک میکند. زمانی یک نفر حاضر میشود چنین هزینهای بپردازد که دیده باشد با سرمایهاش چه اتفاقی میافتد، یعنی لذت آن اتفاق خیر را تجربه میکند و به همین دلیل برای آن هزینه میدهد.
وی افزود: بهطور مثال مؤسسه خیریه محک نمیآید التماس کند برای درمان کودکان سرطانی به من کنید، بلکه بهصورت دائم برای جذب منابع و سرمایه برنامه دارد، تبلیغهای خلاقانه میکند، با افراد مهم و اثرگذار ارتباط میگیرد و شبکه ایجاد میکند؛ بنابراین جذب سرمایه به صورت شب امتحانی غلط است و به نتیجه نمیرسد.
بر این اساس هیئتها باید مانند هر نهاد اجتماعی مؤثر، به اهمیت روابط انسانی، روایت مؤثر و برنامهریزی مالی بیندیشند و معاونت بازاریابی و ارزشآفرینی را ضرورتی برای تداوم کار خود بدانند.