مرزهای باریک شوخی و آسیب روانی در کودکان
مرزهای باریک شوخی و آسیب روانی در کودکان

به گزارش نوژان نیوز یکی از اصلی‌ترین آثار شوخی‌های نامناسب، ایجاد احساس ترس، شرم، یا خجالت در کودک است؛ کودکان ممکن است پس از مورد تمسخر یا ترساندن قرار گرفتن، دچار اضطراب، بی‌اعتمادی یا حالت‌های پرخاشگری شوند؛ در بسیاری از موارد، کودک برای مدت کوتاهی به والدین یا اطرافیان خود بی‌اعتماد می‌شود و حتی ممکن […]


به گزارش نوژان نیوز

یکی از اصلی‌ترین آثار شوخی‌های نامناسب، ایجاد احساس ترس، شرم، یا خجالت در کودک است؛ کودکان ممکن است پس از مورد تمسخر یا ترساندن قرار گرفتن، دچار اضطراب، بی‌اعتمادی یا حالت‌های پرخاشگری شوند؛ در بسیاری از موارد، کودک برای مدت کوتاهی به والدین یا اطرافیان خود بی‌اعتماد می‌شود و حتی ممکن است از محیط‌های جمعی، خانواده یا مدرسه دوری کند.

آثار این شوخی‌ها ممکن است تا سال‌ها در ذهن کودک باقی بماند و در آینده به شکل مشکلات روانی مانند اضطراب مزمن، افسردگی، اختلالات شخصیتی و حتی کاهش عزت‌نفس ظاهر شود؛ کودکانی که بارها مورد شوخی‌های نامناسب قرار گرفته‌اند، ممکن است در برقراری ارتباطات اجتماعی، بیان احساسات، یا مقابله با استرس دچار مشکل شوند. این تجارب منفی می‌تواند بنیان شخصیتی کودک را به طور جدی آسیب‌پذیر کند.

والدین و بزرگسالان باید به اهمیت انتخاب صحیح نوع شوخی با کودکان توجه ویژه داشته باشند؛ لازم است والدین و آموزگاران با دقت و همدلی رفتار خود را کنترل کرده و سعی کنند فضای امن و پرمهر برای رشد کودک فراهم کنند؛ آموزش درباره حد و مرزهای شوخی، افزایش آگاهی نسبت به احساسات کودک و شنیدن بازخوردهای او، به سلامت روانی و امنیت عاطفی فرزندان کمک می‌کند.

برای جلوگیری از آسیب‌های روانی، توصیه می‌شود والدین و اطرافیان از هرگونه شوخی تحقیرآمیز یا ترساننده پرهیز کنند؛ بهتر است شوخی‌ها سازنده و متناسب با سن کودک بوده و به افزایش روحیه، خلاقیت و شادابی او کمک کند؛ در صورت مشاهده نشانه‌های اضطراب، ترس یا تغییرات رفتاری جدی، باید با مشاور یا روانشناس مشورت شود تا از بروز آسیب‌های بلندمدت جلوگیری شود.

تأثیرات مخرب شوخی‌های نادرست با کودکان

وی ادامه داد: یکی از مهم‌ترین خطوط قرمز در شوخی با کودکان، مسئله وزن و ظاهر جسمانی آن‌هاست؛ متأسفانه، برخی از بزرگسالان ناآگاهانه با کلماتی مانند «تپل» یا «لاغر مردنی» با کودکان شوخی می‌کنند و تصور می‌کنند که این حرف‌ها بامزه هستند؛ این در حالی است که این‌گونه شوخی‌ها به شدت آسیب‌زا هستند؛ هرگز نباید در مورد وزن یک بچه با او شوخی کرد؛ با این کار، تصویر بدنی و عزت نفس او را تحت تأثیر قرار می‌دهیم و می‌توانیم زمینه را برای اختلالات خورد و خوراک، نارضایتی از بدن، و مشکلات روانی جدی در آینده فراهم کنیم؛ کودکان در سنین پایین در حال شکل‌گیری هویت خود هستند و هرگونه اظهارنظر منفی درباره ظاهرشان می‌تواند به یک باور درونی تبدیل شود و سلامت روان آن‌ها را به خطر اندازد.

کارشناس روانشناسی بالینی کودک و نوجوان با اشاره به اینکه دوستی‌های کودکان باید محترم شمرده شوند، تصریح کرد: موضوع دیگری که اغلب نادیده گرفته می‌شود، شوخی با دوستی‌های صمیمی کودکان است؛ اگر کودکی دوست صمیمی دارد، به‌جای مزه‌پرانی، باید به دوستی آنها احترام گذاشت؛ با این کار، حس شرم را به کودکان منتقل می‌کنید و می‌توانند از دوستی‌های بی‌غل و غش خود دلسرد شوند؛ این‌گونه شوخی‌ها می‌تواند کودکان را در روابطشان با همسالانشان محتاط و مضطرب کند و آن‌ها را از تجربه‌های مثبت اجتماعی محروم سازد؛ دوستی‌های کودکانه، بستری برای یادگیری مهارت‌های اجتماعی، همدلی و حل مسئله است و نباید با شوخی‌های بی‌مورد، این بستر را مخدوش کرد.

ظاهر کودکان، حرمت ذاتی که نباید خدشه‌دار شود / اهمیت درک خجالتی بودن کودکان

وی افزود: ویژگی‌های ظاهری کودکان، هرچه که باشد، نباید دستمایه شوخی قرار گیرد؛ خواه رنگ پوست، فرم بینی، حالت موها، یا هر ویژگی ظاهری دیگری. مسخره کردن این ویژگی‌ها به منزله بی‌احترامی به هویت و فردیت کودک است؛ هر انسانی با ویژگی‌های ظاهری منحصر به فرد خود آفریده شده و باید این تفاوت‌ها را پذیرفت و به آن‌ها احترام گذاشت؛ شوخی با ظاهر کودکان، موجب می‌شود آن‌ها نسبت به خود احساس خجالت و شرمساری کنند و حتی ممکن است در آینده تلاش کنند تا این ویژگی‌ها را پنهان کنند یا تغییر دهند؛ این امر می‌تواند منجر به کاهش شدید اعتماد به نفس و خودباوری در کودک شود.

سلیمی با بیان اینکه خجالتی بودن کودکان نباید دستمایه خنده شود، خاطرنشان کرد: خجالتی بودن کودکان نیز یکی دیگر از مواردی است که برخی بزرگسالان به اشتباه با آن شوخی می‌کنند؛ در یک جمع، ممکن است کودک خجالتی باشد و خود را کنار بکشد؛ در این زمان، نباید با جملاتی مانند «چقدر خجالتیه!» یا «نمی‌تونه حرف بزنه!» او را مورد تمسخر قرار داد؛ حرف‌های شما بعدها به صدای درونی آن‌ها تبدیل می‌شود و احساس خجالت و عدم کفایت را در آن‌ها تقویت می‌کند؛ خجالتی بودن یک ویژگی شخصیتی است که می‌تواند با گذشت زمان و با حمایت صحیح، تعدیل شود؛ تمسخر این ویژگی، نه تنها کمکی به کودک نمی‌کند، بلکه اضطراب اجتماعی او را افزایش داده و مانع از برقراری ارتباط با دیگران می‌شود.

مرزهای باریک شوخی و آسیب روانی در کودکان

ضرورت پرورش روان سالم در کودکان

وی گفت: هیچ وقت نباید کودکان را به خاطر باهوش بودن یا نبودن دست انداخت؛ مقایسه کردن کودکان از لحاظ هوش یا توانایی‌های تحصیلی، و سپس شوخی کردن با آن‌ها بر اساس این مقایسه‌ها، بسیار مخرب است؛ باهوش نامیدن یک کودک و تمجید بیش از حد از او، می‌تواند او را به سمت کمال‌گرایی افراطی و اضطراب سوق دهد؛ این کودکان همیشه در تلاش هستند تا بهترین باشند و از هرگونه شکست به شدت می‌ترسند؛ در مقابل، دست انداختن کودکی که ممکن است در برخی زمینه‌های تحصیلی ضعف داشته باشد، می‌تواند عزت نفس او را نابود کرده و او را از تلاش برای یادگیری دلسرد کند؛ هدف ما باید تشویق کودکان به تلاش و یادگیری باشد، نه اینکه آن‌ها را بر اساس هوششان قضاوت و تمسخر کنیم.

کارشناس روانشناسی بالینی کودک و نوجوان تاکید کرد: نکته مهم این است که شوخی‌های ما با کودکان باید همواره باهدف تقویت روحیه، ایجاد حس امنیت، و افزایش اعتماد به نفس آن‌ها باشد؛ هرگونه شوخی که کوچک‌ترین احتمال آسیب رساندن به روان کودک را دارد، باید کنار گذاشته شود؛ کودکان موجوداتی آسیب‌پذیر هستند که به محبت، درک، و احترام نیاز دارند.

وی بیان کرد: مسئولیت ما به عنوان بزرگسال، پرورش نسلی سالم، خودباور و با عزت نفس است؛ با توجه به این موارد، می‌توانیم محیطی امن و حمایت‌گر برای رشد و بالندگی کودکان فراهم کنیم و از بروز آسیب‌های روانی ناشی از شوخی‌های نامناسب جلوگیری کنیم.

بنابرآنچه گفته شد، شوخی با کودکان، اگر از حدود امنیت روانی و احترام به فردیت آن‌ها خارج باشد، می‌تواند به راحتی منجر به آسیب‌های پنهان و ماندگاری چون اضطراب، کاهش اعتماد به نفس و مشکلات رفتاری در آینده شود. وزن، ظاهر، ویژگی‌های شخصیتی یا توانایی‌های تحصیلی نباید دستمایه شوخی قرار گیرد؛ چراکه پیامدهای آن، فراتر از لحظه‌های کوتاه شادی، تا سال‌ها در ذهن و روان کودک باقی می‌ماند. مسئولیت بزرگسالان ایجاب می‌کند فضای رشدی سالم، امن و حمایت‌گر برای فرزندان فراهم کنند، تا نسل آینده به جای رنج از زخم‌های عاطفی، با اعتماد به نفس و خودباوری تربیت شوند.



منبع